هرچند از مقولههايى چون «تشويق» و «تنبيه»، در مباحث تربيتىگفتگو مىشود، ولى از آنجا كه «رفتار تشويقآميز»، يكى از شيوههاى نيكدر معاشرت و برخورد با ديگران است، مورد بحث قرار مىگيرد.
انسان و نياز به «تشويق»
اغلب يا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غريزه «حب نفس»،دوست دارند كه مورد توجه و عنايت قرار بگيرند. توجه به اين نياز، درحدى كه به افراط كشيده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملى درجهت تغيير رفتار يا ايجاد «انگيزه عمل» در انسانهاست.
وقتى كسى را مورد تشويق قرار مىدهيم و به خاطر داشتن صفتىيا انجام كارى مىستاييم، در واقع حس «خود دوستى» او را ارضاءكردهايم. اين هم، جاذبه و محبت مىآفريند، هم، نيت و انگيزه پديدمىآورد يا تقويت مىكند.
ديدگاه قرآن اين است که بقا و جاويدان ماندن ملتها بستگي خاص به نيکي بر پدر و مادردر مرحله اول و بعد به خويشاوندان و بعد از آنها نسبت به تمام افراد جامعه دارد.
جاي تعجب است که با اين همه تأکيدات و سفارشات قرآن که حتماً به آيات موردنظر عنايت نموديد باز ميبينيم که بعضي از فرزندان رعايتحقوق پدر و مادررا نميکنند و وظايف سنگينو خطير خود را در برابر آنها فراموش ميکنند و از ان عجيبتر آنکه با دوستان ورفيقان خود صميمي و خوش اخلاق و نرم و ملايم هستند و گاهي بذل جان و مال ميکنندولي نوبت که به پدر و مادر و يا اقوام ميرسد به جاي محبت و احسان روشي بسيار زشت ورفتاري خشن و تند از خود نشان ميدهند مثل آنکه با دشمنان جاني خود برخوردنمودهاند .
در قرآن نيکي به پدر و مادر بدون فاصله بعد از مسئله يکتاپرستيو مسئله توحيد مطرح شده است.